🖤 ت‍‌ل‍‌اش‍ ک‍‌ن‍ ᵎ ִֶָ 🖤 پارت 3

دیانا دیانا دیانا · 1400/09/24 16:36 · خواندن 3 دقیقه
🖤 ت‍‌ل‍‌اش‍ ک‍‌ن‍ ᵎ ִֶָ 🖤 پارت 3

چطور بی من شبا میگیره خوابت من کهـ تو نباشی اصلا خوب ندارم

 

« هستی این کارو نکن » 

 

یهو رفتی تو کجا توی دلم مونده یه دنیا غم و غصه بذار من حرف بزنم

 

 

« وای هستی من و محمد جواد رفتیم پیتزا خوردیم خیلی خوش گذشت » 

 

شب و روزم عکس تو زیر چشام کبودیهـ روی درو دیوار این خونه تا کی مشت بزنم 

 

 

« دکتر گفت باید این قرصا رو تا ابد بخوری » 

 

 

یه روزی یود فقط کار من اروم بودی حالا کهـ من نیستم بگو ببینم با اون خوبی؟! 

 

« اون حالش کنار یکی دیگ خوشهـ هستی بیخیال عشقت »

 

تو همهـ غرپر و احساسم و بد کشتی بعد رفتنت رو دیوارا فقط جای مشتهـ 

 

 

« د لعنتی چرا رفتی اخهـ چرا » 

 

 

که زدم روی عکس دوتایی جاش مونده 

 

 

« اون دیگ دوستت نداره بفهم » 

 

 

بعد خنجر زدنت این دله من پر خون دوباره میشه سیگار عاشق و دود توی خونه 

 

 

« بزرگترین خنجر و از رفیقم خوردم رفت در اوج تنهاییم مرا یاد نکرد » 

 

 

این صدا خسته شبا برای تو میخونه گفتی تو نمیتونی اگ بری اون میتونه

 

 

« من تا ابد پیشت میمونم قول میدم »

 

 

اهنگ تموم شد متکام خیس خیس بود خسته شدم از زندگی کردن بدون اون من ک گفتم بی تو زنده نمیمانم شاید خدا یادش رفته است نرا بکشد 🙃💔

 

این بود قول هایی ک بهم دادیم 😞🖤

 

می ترسم از این کهـ بنفشه و الهام هم برن اونا هم تنهام بزارن خیلی میترسم خیلی چون اونا فقط هم درد منن فقط اونا رو تو دنیا میخوام 🙂🖤

 

محیا یه خنجر بزرگ بهم زد و رفت مثل بنفشه تو رمان سفر به دیار عشق کهـ به ترنم خیانت کرد رفیق منم اونجوری بود 💔😢

 

بیخیال همانطور ک شادی گذشت این روز هم چون میگذرد غمی نیست (: 

 

میگن خدا همیشه با منه غم نکنه تو خدا باشی؟! هعی الان رفتنش واسم سواله؟

 

میتونم یعنی اگ برگشت باهاش باشم با عشقم؟! ): 

 

دل نبند د لعنتی ادما رنگ عوض میکنند سر هیچ و پوچ میرن و راه و کج میکنن ((: 

 

اه روزگار

 

 نگاه کن با حسم چهـ کردی 🖤🙂💔

 

بزرگ شدم اما سخته سخته ک شبا بترسی که زنداییت مریضه و میترسی اونم تنهات بزاره

 

خبر بهم ندادن اخراش بهم خبر دادن زنده نمیمونه

 

دکتر لعنتی گفته کاری از دستش بر نمیاد 💔