سفر به دیار عشق پارت ۳

دیانا دیانا دیانا · 1400/02/20 06:29 · خواندن 1 دقیقه

سلاممممم💗

ای ستاره ها که از ورای ابر ها 

بر جهان ما نظاره گر نشسته اید 

آری این منم در دل سکوت شب 

نامه های عاشقانه پاره میکنم 

ای ستاره ها اگر به من مدد کنید 

دامن از غمش را پراز ستاره میکنم 

با دلی که بویی از وفا نبرده است 

جور بیکرانه و بهانه خوشتر است 

درکنار این محاصبان خود پسند

نازه و عشوه های زیکرانه خوشتر است 

ای ستاره ها چه شد درنگاه من 

دیگر آن نشاط و شادی و ترانه مرد؟

واقعا چی شد؟مگه من چیکار کردم که اینطور دارم

تاوان پس میدم...به کدوم جرم...به کدوم گناه؟چرا لبخند

از لبام فراریه؟چرا دلم از این زمین و زمان گرفته؟

ای ستاره ها چه شد بر لبان او 

آخر آن نوای گرم عاشقانه مرد؟

به اینجای شعر که میرسم آهی میکشم...چقدر وصف حال منه

جاده باده سرنگون بسترم تهی

سرنهاده ام به روی نامه های او

سر نهاده ام در میان این سطور

جستجو کنم نشانی از وفای او 

ای ستاره ها مگر شما هم آگهید 

از دورویی جفای ساکنان خاک 

کایین چنین به قلب آسمان نهان شدید

ای ستاره ها ستاره های خوب و پاک

من که پشت و پا زدم به هرچه هست و نیست

تا که کام او ز عشق خود روا کنم 

لعنت خدا به من اگه به جز جفا

زین سپس به عاشقان با وفا کنم 

ای ستاره ها که همچو قطره های اشک

سر به دامن سیاه شب نهاده اید