پوستره خوجمل
اینم یک پوستره خوجمل کپی نکنین چون میخوام بااین یک پوستر از یک داستان جدید درست کنم.
کپی=مرگ،زجر،درد و...........................................................................................
جدی عرض کردم.
خدانگهدار تا بعد
اینم یک پوستره خوجمل کپی نکنین چون میخوام بااین یک پوستر از یک داستان جدید درست کنم.
کپی=مرگ،زجر،درد و...........................................................................................
جدی عرض کردم.
خدانگهدار تا بعد
سلام دوستان اگه داستانامو دوسیت ندارین بگین ادامه ندم اخه من زیره هر پست کم پسند می بینم نظرم که فقط الینا و نیلوفر میدن باور کنین اگه بگین دوست ندارین ادامه نمیدم کاملا جدی میگم اخه مامانم چن وقته گیر میده حتی میخواد وبو حذفم بکنه اگه نمیخواین زیره همین پست بگین اگه زیره این پست 4 نفر متفاوت گفته باشن ادامه بده ادامه میدم و حتی اگر یک نظر بگه ادامه نده نمی دم نظر بدین که اگه دوست دارین تا شب بزارم اخه مامانم امروز خونه نیست.بگین خدانگهدار
مامانم خونه نیست امروز پست خواهم گذاشت و برای اینکه از دله دوست جونم و شما در ارم هنوزم عاشقتم زیاد میدم
سلام بر همگی لطفا کسی اگر میخواد یعنی میتونه به عنوانه پلیس برای وبه من بیاد گفتینوم تا پلیس کنمش.تشکر
همگی دعا کنین فردا مامانم خونه نباشه تا داستان بزارم.بای
نویسندگان توجه اگر به جز الینا و نیلوفر و هانیه بقیه فعالیت نکنین تا جمعه ی همین هفته پستی ازتون نبینم حذفتون میکنم حالا هستی چون پیگیر بود تا جمعه ی هفته ی بعد الانم حالم خوب نی بای
ناراحتم که زود میرم اما چه کنم؟خب دلم براتون تنگ میشه.خوب ببببببببببخوابید.خداحافظ
خو میخوام اسمه داستانو بزارم عشق پردردسر چون داستان داره غمناک میشه خب تقصیره خودتون بود کم نظر و پسند دادین میخوام غمناکش کنم و تا زمانی که پوستره جدید رو درست کنم پوستره داستان همون قبلیه عه خو بابای
سلام مجدد بر همگی میخواستم بگم من این داستان رو تا فصله 2 رکامل نوشتمن باور کنین کامله کامل فقط چند توضیح فصله یک با سختی تموم میشه فصله 2 که نگم فقط گریست البته همین داستانو قشنگ میکنه هر فصل 10 پارته یعنی قشنگ 10 پارت شد و سرچشمه ای داستانای دیگه و ایده های خودمه بعد اینکه چند نکته:
یک **** لطفا ار پی چی رو کنار بگذارید
دو*** الینا و نیلوفر منو نکشین
سه*** معلوم نی کی بدم
چهار***خواهشا تو رو خدا سرمو نبرین به خدا کلی فکر کردم پاش
پنج***قسمتای منحرفیش رو مشخص میکنم فقط اگه جنبه ندارین نخونین.
شش***فصله 2 شاید فصله 3 داشته باشه دیگه خدا میدونه
وجی:سلام یاح یاح یاح یاحمن وجی ام با امیلی حرف زدم قرار شد من بشم توماس اون جرمی قراره بترکونیم شما ها رو از حرصاخ اخ اخ دارم امیلی رو شبیه اون دوسته تریدش امیلیا میکنم
وجی خفه
خو دوستان واقعا متاسفم که نبودم الانم یک نصفه پارت بیشتر ندادم امیدوارم دفعه ی بعد یعنی حتما حالم بهتره و پست بارونتون کنم سرمو نزنین میخواستم پارته 12 عشق در یک نگاهو بدم اما گفتم ندم بهتره اخه خیلی حساسه و اصلا عاشقانه نیست.خب یک پسته دیگه هم میزارم که مهمه بعد بابای
واقعا متاسفم تا چند دیقه دیگه ادامه ی پارت 4 عاشقی خون اشام منتشر میشه.
سلام واقعا متاسفم دیروز در حده بالااوردن رفتم مامانم گفت حق نداری ادز جات تکون بخوری چه برسه به کامپیوتر الانم نیست واگرنه نمی زاشت امشب میزارم.
تورو خدا منو نکشین حالم خوب نی فردا میزارم قول میدم قوله قول
سلام به همگی ببخشید حالم بد بود مامانم اجازه نمی داد حالا میدمش راستی یک چیزایی میخوام بگم که اگه بگم منو میکشین من از این داستان 2 فصل در اوردم که فصل یک خیلی خوبه و 8 پارتشو دادم هر فصل 10 پارته و من 2 فصل در اوردم یکم از داستانه عشقه پنهانه سالی چکیدشو و با کلی تغییر نوشتم و چند نکته:
1 الیا و ادرینا خواهرای ادرینن یادتون باشه
2 فصله 2 خیلی غم انگیزه حتما یک جعبه دستمال کناره دستتون باشه
3ارپی چی و چجیزای خطرناک و از خودتتون دور کنین چون مثلما منو میکشین.
خو دیگه فعلا حرفی ندارم.
خداحافظیه فعلی
بای
ببخشید امرو حالم خوب نبود نشد بزارم شاید بزارم نزاشتم بدونین حالم خوب نیست بای