Cat noir and me : p3B
سلام برین ادامه ی پارت A رو بخونید.
خب این ادامه ی بخش A هست.
.
.
.
کاراپیس:ای وای.کارمون تمومه.دیگه هیچ شانسی نداریم.
به یویوام نگاه کردم و گفتم:فکر نکنم،ما هنوز از شانسمون استفاده نکردیم.لاکی چارم،و یک ساعت توی دستم افتاد.
کت نوآر:یه ساعت؟حالا باید چیکار کنیم؟
به دور و بر نگاه کردم:من،من،من چیزی پیدا نمی کنم.هیچی نیست.
که ناگهان صدایی شنیدیم:اوبلوین(فراموشی)همان لحظه سپر شکست و وقتی دیدم که شاهدخت معطر گیج است با یویوام دستبد و تفنگش رو نابود کردم.
او در هوا به حالت عادی خودش برگشت و کت نوآر او را گرفت.
خداحافظ پر و پروانه کوچولو.میراکلس لیدی باگ.نفسی کشیدم:مثل اینکه تموم شد.
کت نوآر:اون کیه؟
.
.
.
.
می خواین همینجا کات کنم؟
باشه باشه برین بعدش رو ببینید.
.
.
.
مردی را با لباس بلند و آبی رنگ و کلاهی به شکل پر بر روی سرش روی پشت بام یک خانه دیدم.
از او پرسیدم:شما،شما کی هستید؟
او از روی سقف پایین پرید.صاف ایستاد و گفت:من چنگ هستم.کاهن اعظم معبد.(اسم قهرمانیش هم بلو اسپارو هست) و وقتی شما بانوی جوان نگهبان شدید من خودم را رساندم تا ببینم فو چه کسی را برای نگهبان شدن انتخاب کرده،
سرش را بالا گرفت و محکم تر ادامه داد:و حالا من از تو می خوام که مقام نگهبانی رو به من بدی.
من با تعجب پرسیدم:آ.آخه ولی آخه چرا؟
کت نوآر مصمم گفت:لیدی باگ ثابت کرده لیاقت نگهبان شدن رو داره.
ریناروژ هم جلو آمد:درسته،و مطمعنا نگهبان خوبی هم هست.
نگهبان با صدای بلند گفت:هیچوقت یک دختر نگهبان نبوده.
و آرام تر ادامه داد:و همینطور نخواهد بود.
سرم را پایین گرفتم و با ناراحتی گفتم:ولی،ولی این عادلانه نیست....
.
.
هاک ماث:مثل اینکه وقت شرارته.و من موج شدیدی رو از طرف لیدی باگ احساس می کنم.
.
.
.
حالا اینجا کات می کنم.
امیدوارم از این پارت خوشتون اومده باشه و حتما پارت بعدی رو ببینید.چون قراره شخصیت اول فیلم،لیدی باگ شرور بشه. و لطفا نظر بدید.حتما بعد سه تا نظر و سه تا لایک بعدی رو می نویسم.
خداحافظی