💜خانواده آگراست💜

☯️Devil☯️ ☯️Devil☯️ ☯️Devil☯️ · 1400/09/30 18:00 · خواندن 5 دقیقه
💜خانواده آگراست💜

سلاممممممممممم آمدمممممممم 

 

پارت اولللللل خانواده آگراستتتتتتت 

 

 

 

مرینت با سرعت از دست او فرار میکرد و دم پله ها که رسید روی نرده نشست و تا پایین سر خورد، اما یهو متوقف شد!

پدرش بود!

همون که تو بچگی بهش گفت نامه قرمز، از اون به بعد هم، مرینت معروف بود به نامه قرمز، نه نامه ی قرمز! اون نه! شاید بنظر بیاد چیز مهمی نیست! اما مرینت صدها بار با این کلمه دلش شکسته!

تام گفت : قراره پسر عمت بیاد، عین آدم باهاش برخورد کن! اون از آرژانتین اومده! یه بارم که شده آبروم رو نبر!

مرینت. چشم 😔

 

 

مرینت. الووووووو ،آ ناناسسسسسسیییییییی ژونممممممممم

........... 

مرینت. بابا پسر عمه جونم، پسر خالت از آرژانتین قراره بیویددد

............... 

مرینت. خاعکککک عالممممم تو سرمممممم، عههههه چه کنم

................. 

مرینت. آره عمه رزیتا مهربونه ولی این پسرش رو من تابه عمرم ندیدم

............. 

مرینت. باوووووووششششهههه مویاممممم

.............

مرینت. اول مننننننننننن

...........

مرینت.اوکی بای

 

 

_______________

مرینت. خداحافظ 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مرینت. سلاممممممممممم فیللللللللللللل 

فیلیکس. سلام ،مرینت چته تو

مرینت. پسر خالت داره مویاد، بیو وسط قررررر بدههههه هو هو

فیلیکس. خل و چل من، لطفا آبروی باباتو نبر

مرینت. زهرررررر،ایشالا بری زیر تریلی 18 چرخههههه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دو روز بعد :

 

 

 

 

 

رزیتا. مرینتتتتت دخترکمممممم

مرینت. سلام عمه خانم 

رزیتا. تام، دوباره چی بار بچم کردی؟

مرینت. 🥺🥺🥺الهی قربون عمه جونممممممممم بشم🥺✋

رزیتا. اوه پاک یادم رفتا، بیا مری اینم سوغاتی 

مرینت. جونننننننننن، سوغاتییییییی

 

رزیتا. و ایشون هم....

مرینت. پسررررر عممممممههههه امممم ،آخ جونننننن

 

خلاصه مرینت با دو به سمت آدرین بیچاره رفت و تا دیدش محوش شد و یه اخم کرد و جوری که میشه فهمید خنده اش رو به زور کنترل میکنه دم گوش رزیتا خانم گفت :

عمه اینکه یه زرد انبوهه 

رزیتا یه پس گردنی نثار مرینت کرد و گفت:بچم اسم داره، اسمشم....

مرینت. احیانا این بچتون زبون نداره خودش بگه؟

آدرین. چرا دارم من...... 

مرینت. جونننننننننن چه صدایی

برای بار دوم رزیتا یه پس گردنی نثار مری کرد که آخش بلند شد یهو تام وارد شد و همه جا سوت و کور شد

آدرین. سلام دایی خوبین ،نمیدونستم دختر دارین

مرینت. عجب، ماری مویای چمدونای آقا رو ببری بالا؟

ماریان که تا اون لحظه با نفرت به حرف مرینت فکر میکرد و تو سرش تکرار میشد :جووووووون چه صدایی

با صدای مرینت به خودش اومد گفت:چشم خانوم

مرینت. خبببببببببب نگفتی اسمت چیه شازده

آدرین. آدرینم و تو؟

مرینت. کوچیکتون مخلص تون مرینتم

آدرین یهو خاطرات براش مرور شد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آدرین :زن دالی

سابین. جانم آدرین 

آدرین. اشمش رو چی میگذارین؟.

سابین. اومم،نمیدونم ،تو بگو

آدرین. من؟

سابین بله جونم

آدرین. اهم اهم می می می، اسمش باشه:مرینتتتتتتت

________یه سال بعد ______

إدرین.مرینتتتتتت بیدار شوووووو بیدار شوووووو

مرینت. ههههههه( مثلا خمیازه )

آدرین. ماشالا خمیازه رو

________زمان حال_____

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آدرین. د...دایی؟.

تام.بله؟

آدرین. مگه! مرینت نمرده بود؟مگه نمرده بودددد؟

مرینت. عجب، چجوری مردم ولی اینجام؟

آدرین. مامانننن! تو میدونستی؟این همه سال!

رزیتا. آدرین ما فکر می‌کردیم بهتره....

آدرین. بهترههههه چیییییییییییییییی ؟

رزیتا. بعد مرگ سابین تام نخواست کسی با مرینت رفت و آمد داشته باشه؟

آدرین. خیله خب ،من میرم اتاقم!

بعد رفت آدری

مرینت. من مردم؟نمیدونستم!

رزیتا. مرینت جون ،برو با آدرین درد و دل کن

مرینت. 😐عمه این پسرت خیلی خوشکله ممکنه بلا سرش بیارم

رزیتا. مرینتتتتتتتتتتت

و دنپایی رو پرت کرد اما جاخالی داد و خورد تو صورت آدرین 

آدرین. از خنده روده اش اومد تو دهنش 

آدرین. مادرررررر، نشونه گیریت ضعیفه ها!!! ببین و یاد بگیر

و دنپایی رزیتا رو برداشت و زر تو سر مرینت، ناگهان مرینت اون لنگه دمپایی رزیتا رو برداشت و پرت کر طرف آدرین، ایندفعه آدرین جاخالی داد و در همون لحظه :

 

 

آدریانا. آخیششششششش مدرسه تما...... 

قبل اینکه حرفه آدریانا تمام شه دمپایی خورد تو دلش

آدریانا. که اینطور مری حوس کتک کرده 

( توجه آدریانا خواهر آدرینه و از بچگیش پیش مری بوده، آدرین هم برای ادامه تحصیل رفته بود،  ده سالش بوده گفتن مرینت مرده تا از اون دورش کنن اما حالا که آدری برگشته )

و یه بالشت برداشت و زد تو سر آدرین اونموزد تو سر مری مری از به آدریانا و......... تا اینکه خسته شدن...... 

آدرین. هوفففففف گشنمه

مرینت. تو بزار برسی 😐

آدریانا. داداشششش اومدیی؟دلم برات تنگ شده بود 💝

مرینت. این تازه ویندوزش اومده بالا، 😂

آدریانا. بچه ها فردا کلاس داریمممم😨

آدرین........... 

 

 

 

 

 

.. 

بقیش براي بعد 

 

 

برای بعدی دو نظر 💝

یه لایک 😍✋

بای📜