سلام اصلا پوستر درست نکردم فقط در حده ازمایشیه.

وجی:اب پرتقال میخوای؟

بگو چی میخوای وجی؟

وجی:باید چیزی بخوام؟

بعله چون تو اصولن وقتی مهربون میشی که کارت گیره منه

وجی:نه اصلا

خیله خب خیلی وراجی کردیم منو وجی بپر ادامه تا بیو رو بخونی.

اسم:دو عاشق و یک معشوق

ژانر:عاشقانه،رمانتیک،غمگین و بسیار عاشقانه

(نکته*این پارت معلوم نیست چند پارته شاید خیلی زود تموم شه)

خلاصه داستان:مرینت و رزا دو تا دختره یتیم بودن که از پرورشگاه فرار میکنن بعد تصمیم میگیرن

خرجه زندگیشون رو خودشون در ارن رزا رانندگی میکرده مرینتم خدمتکار بوده یک روز یکی میاد به

مرینت میگه میخواد براش شبانه روزی کار کنه مرینتم قبول میکنه بعد از چند روز اون پسره عاشقش

میشه اون پسره هم یک لوکا نامی بوده(میدونم هنوز ننوشته با چماق در خونم وایستادین اما داستان

اینجوری نمیمونه)بعد مرینت که میفهمه.................................................................

بسه تان است تا همین جا هم زیاد لو دادم.

شخصیت های اصلیه داستان:

 

 

 

 

 

 

اسم:مرینت دوپنچنگ

سن:19

علایق:خوندن،طراحی،گیتار زدن،پیانو زدن،موسیقی

تنفرات:همه ی پسرا ی دنیا به.......(بماند)

اسم:ادرین اگراست

سن:21

علایق:پیانو،خوندن با کسی که دوستش داره،گیتار

تنفرات:همه ی دخترای دنیا به جز(اینم بماند لو نمیدم)

اسم:لوکا فامیلیش یادم نی خو

سن:21

علایق:مرینت،مرینت،مرزینت،کاگامی

تنفرات:هرکی به مرینت بگه عاشقتم(نکته*کاگامی خواهره لوکاست)

اسم:الیا اگراست(نکته*الیا خواهر ادرینه)

سن:19

علایق:مرینت دوستش،نینو،اواز خوندن مرینت،داداشش ادرین

تنفرات:لوکا،کاگامی و خانوادشون،هر کی به مرینت ازار برسونه.

بسه تونه همین جا هم بسه.

جرم ندین کار دارم با این داستان

❤خدانگهدار❤