پارت 5 هنوزم عاشقتم
برو ایدامه
بی جنبه ها نخونن
که دیدم لیدی باگ داره تو بارون قدم میزنه و چشماش که مثله اقیانوش بوده حالا توش انگار شیل اومده بود هم خوش حال بودم که
بعد از 4 سال دیده بودمش هم ناراحت که داشت گریه میکرد هر اشکی که میریخت حس میکردم دارن به قلبه من چنگ میزنن داشت
زیره لب چیزی زمزمه میکرد:
🎶 در این شب سرد بیدارم و بس دلتنگه تو ام در گیره قفس🎶
🎶 با هر چه صدا با هر چه نفس فریاد از تو ای عشق🎶
🎶 من از تو دل نمی کندم تو با من همسفر بودی 🎶
🎶 کنارت زندگی کردم تو از من بی خبر بودی 🎶
🎶 جز داغ از تو ندیده ای عشق خاموش یادت فراموش در شب سرد 🎶
🎶 خاموش ام و سرد با یاد تو من گفتم دل از این بیراهه بکن 🎶
🎶 من خسته ام از اواره شدن فریاد از تو ای عشق 🎶
(اهنگه پایانیه پروانه رو خوند اخره مطلب بکلیکشو میزارم)
دلم ریخت تبدیل شدم و رفتم پیشش خواستم بخندونمش برای همین دستمو گذاشتم رو شونشو برگشت
گفتم:پخخخخخخخخخخخخخخ از ترس نزدیک بود سکته کنه گفت:کت نووارررررررر دستم بهت برسه دستشم بهم رسید اومد منو بزنه
دستشو برد بالا که بزنه دستاشو اروم گرفتم و سرمو نزدیکش کردم اروم لبمو رو لبش گذاشتم بهترین لحظه ی عمرم بود من،لیدی،بارون
اون شب بهترین شبه زندگیم بود ولی ازوم
لبمو از رو لبش برداشتم منتظره کتک زدنش شدم اما هیچ کاری نکرد فقط گفت:بعد از 4 سال چطور اخه چطور هنوز........................
نزاشتم حرفشو ادامه بده گفتم:اره هنوزم عاشقتم هنوزم عاشقتم و عشقم بیشتر شد اومد بره اما برگشت و یک بوسه ی 3 ثانیه ای از رو لبم
کرد و گفت:خداحافظ پیشی
و رفت اما من..........................................................................
**************************
پایان
میخواین منو بکشین؟
نکشین چون بازم پارت دارم.
بای