زندگی مرموذه من

amily · 16:20 1399/11/20

سلام صحنه های لو رفته ی داستانه زندگیه مرموذه من:

- یک ماشینه مشکی با پتجره های هودیه اشنا

- خانم بفرمایید اینو بخورین دارین می لرزین

- نه پدر دیگه زیره باره زور نمیرم

- بیخود میکنی حرف حرفه منه یا با جاناتان ازدواج میکنی یا هیچ کس

- این کتکا که سهله منو بکشینم با اون ازدواج نمیکنم بالاتر از سیاهی هیچ رنگی نیست و من دقیقا تو سیاهیم

- خودت خواستی.....

******

این داستانم با اون دوتایه دیگست راستی من اینا رو الان میزارم اما این سه تا داستانم"عشق پر غم،زندگیه مرموذه من،ماموریت عاشقانه"رو بعد از اتمامه داستانام میزارم شاکی نشین.

خدانگهدار❤