بچه هاااا
الهام چیزیش شده تروخدا یه چیزی بگین
چون هرجا میرم دختر عموش یه چیزی نوشته من دیگ دارم دق میکنم 💔
و این که بعضی ها رمان غمگین میخواستن معرفی میکنم
معشوقه اجباری ارباب
رمان بخاطر خواهرم
معشوقه فراری استاد
استاد و دانشجو
استاد خاص من
من بخاطر خواهرمرو ترجیح میدم چون خیلیغمگین و قشنگ بود
الهام بیدار شد بگید بیدار شد من بی تابم😭😭😭
دیانا
3 سال پیش
من تا صبح تو بلاگیکس میشینم تا بیدا شه
الهام بیدار شد بگید بیدار شد😭😭😭😭
آجی اگه خودتو بکشی منم خودمو میکشم تا تو والهام تنها نمونید
دیانا
3 سال پیش
الهامم بیدار شو دیگ جای نظرات تو خالیه نگا من و امیلی پارت دادیم
الهام
3 سال پیش
خفه
دیانا
3 سال پیش
😐
ببینین به خداوندی خدا به نمازی که می خونم به قرآنی که قرائت می کنم یکیتون بخواد دست به گناه کبیره بزنه حلالش نمی کنم
الهام زنده می مونه فهمیدینننننننننننننننننننننننن😭😭😭
دیانا
3 سال پیش
💔😭😭😭😭
در نامیدی بسی امید است پایان شب سیه سفید است بچه ها امید وار باشید امیدواری همه چی رو درست میکنه.
دیانا
3 سال پیش
من نا امید نا امیدم از این دنیا و بی رحمیش 🖤
الهام همیشه میگفت شعرا یا دکلمه هایی که روی اول پارتای رمان سفر به دیار عشقو میزاری خیلی دوست داره 💔
دیانا
3 سال پیش
شعرا رو از زندگیم میسازم 🙂🖤
اونجا چیز غم انگیزی به اسم خداحافظی نداره
بیا همدیگرو .........توی خاطرات قدیمیمون ملاقات کنیم
همیشه جوینیم ....... حتی اگه یه کابوس باشه نمیخوام هیچ وقت بیدار بشم
دیانا
3 سال پیش
💔😭😭😭😭😭 چرا غم ها تموم نمیشه
بخدا اگ یکم دیگ دردام و بریزم تو خودم نفسم نمیاد چون مشکل تنفسی دارم 💔
یسنا دختر عموی الهام
3 سال پیش
می خوای باهام درد و دل کن درسته غم نداشتم تو زندگیم ولی میتونم گوش بدم به حرفات
دیانا
3 سال پیش
مرسی عزیزم
توی خاطراتی سفر میکنم ..... که یه زمانی زیبا بودن
ما زیر خورشید نارنجی رنگیم بدون هیچ سایه ای میرقصیم
دیانا
3 سال پیش
من از 4 سالگی غمگین بودم هی
تابــ تابــ عباسی....
خدا خستم از بازی....
دنیا چقدر تابم داد ....
کاشکی من و بندازی...
( :
معنیش این میشه اینو تو دفتر خاطراتشم نوشته بود:همه چیز میادو بدون خداحافظی میره پس دیگه نمیخوام چیزی رو دوست داشته باشم
دیانا
3 سال پیش
منم دقیقا همینم 💔🙂
همیشه یکی از اهنگای ایو رو یه تیکشو میخوند منم اخر گفتم اصلا میدونی معنیش چی میشه گفت اوهوم مدانم گفتم بگو گفت
دیانا
3 سال پیش
چ چی گفت به خدا الان دارم گریه میکنم منم مث الهامم
«آبی تر از آنم که بی رنگ بمیرم
از شیشه نبودم که با سنگ بمیرم
من آمده بودم تا مرز رسیدن
همراه تو فرسنگ به فرسنگ بمیرم
تقصیر کسی نیست که این گونه غریبم
شاید که خدا خواست دلتنگ بمیرم»
انقدر این شعر و دوس دارم 💔😭
اون روز باهم تو اینیستا بودیم بعد یه کی یه پست گذاشته بود:مامانم میگه اهنگایی که گوش میدی مزخرفن ولی نمیدونه زندگی دخترش توی اونا خلاصه میشه ،من دیدم برق اشکو تو نگاه الهام من دیدم اون خنده ی تلخشو ولی الان فهمیدم چرا تو چشماش اسک جمع شد💔💔💔💔💔💔💔💔
دیانا
3 سال پیش
مـــامـانمْ مــیــگِــه آهَـــنْـــگْ هـــایـــے کِــــه گُــوشْ مــیـــدی مَـــسْــخَــرَنْ :)
نِــمْــیــدُونَـــه ایــن آهَــنــگــا زِنــدِگــیــه دُختَرِشو تَعــریــفْ مــیـکُــنِه:)
این و میگی این شعر و دارم 😭😭😭