پارت 5 دو عاشق و یک معشوق
30 دی 1399 · · اینم پارته اخر از این داستان که امروز دادم
برو ادامه

30 دی 1399 · · اینم پارته اخر از این داستان که امروز دادم
برو ادامه

30 دی 1399 · · ببینین من چقدر زود میپارتم.
خو دیگه برو ادامه

28 دی 1399 · · سلوم مجدد عزیزان این پارت شاید دوباره بازنویسی بشه پس زیاد رویه این دل نبندین چون شاید ایده های بهتری بیاد سراغم عوضش کنم حالا بماند برید ادامه ی مطلب و داستان رو مشاهده کنید.

28 دی 1399 · · خب شاید بپرسین مرینت الیا و ادرین و از کجا میشناسه؟خب در سنه 15 سالگی مرینت و الیا با هم دوسته صمیمی بودن ولی الیا برای تحصیله بهتر میره نیویرک و در سنه 19 سالگی بر میگیرده مرینتم خبر نداشته و در اون پارتی برای اولین بار دوستش بد از 4 سال می بینه اما دوستش اونو نمی بینه ادرین و امییل هم وقتی خیلی وقت پیش رفته بود پیششون دیده بودتشونو اینکهکاگامی دوست دختره ادرینه گابریل مرده و اینکه حالا مثلا اگه مرینت به امیلی میگفت کاگامی دوست دختره ادرینه مثلا چی میشد؟خب امیلی از کاگامی،لایلا،کلویی،لوکا و فیلیکس متنفره و اگه بفهمه ادرین با کاگامی حتی کوچک ترین ارتباطی داره ادرین رو زنده به گورش میکنه
خو دیگه اینم توضیحاتی که باید میدونستین.
28 دی 1399 · · سلام برو ادامه پارت 2 رو بخون نظر و پسند نشود فراموش.

26 دی 1399 · · سلوم بفرمایید اینم پوستره این داستان دست سازه خودمه.
کپی=مرگ،زجر و هرچی تو دنیا درد داره حالا چرا؟چون صدبار موقعه درست کردنش زد بیرون دیوونه شدم تا درستش کردم.

خدانگهدار
23 دی 1399 · · جونه ما دیدین؟من چه دخمله خوبیم؟
برو ایدامه بخون
اگه نظر ندی ادامه نمیدم
بدو ادامه
23 دی 1399 · · سلام اصلا پوستر درست نکردم فقط در حده ازمایشیه.
وجی:اب پرتقال میخوای؟
بگو چی میخوای وجی؟
وجی:باید چیزی بخوام؟
بعله چون تو اصولن وقتی مهربون میشی که کارت گیره منه
وجی:نه اصلا
خیله خب خیلی وراجی کردیم منو وجی بپر ادامه تا بیو رو بخونی.