نویسنده ی جدیدم ☺
نویسنده ی جدیدم ❣
بیاد باهم آشنا بشیم ☺
نویسنده ی جدیدم ❣
بیاد باهم آشنا بشیم ☺
بزن ادامه
نام داستان: دختر زجر دیده من
You are the love of my heart, my whole heart becomes mine, slowly and slowly
تو عشق قلب من هستی ، تمام قلب من ، آهسته و آهسته من می شود
When I'm in a good mood with you, oh my restless heart
وقتی حالم با تو خوب است ، ای دل بی قرار من
Slowly and slowly, this heart is going for you, my lonely heart seems to be a very special love
آهسته و آهسته ، این قلب برای تو پیش می رود ، به نظر می رسد قلب تنها من یک عشق بسیار خاص است
It 's like in my sky, this is my crazy heart, only I can read your words in your eyes
مثل آسمان من است ، این قلب دیوانه من است ، فقط من می توانم کلمات تو را در چشمان تو بخوانم
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
My heart does not beat, my heart does not love you, my heart loves
قلب من نمی تپد ، قلب من شما را دوست ندارد ، قلب من دوست دارد
You are my fortune teller, so you do not hit mine, my love, my heart
تو فال من هستی ، بنابراین به من ، عشق من ، قلب من ضربه نمی زنی
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
سلام
عررررررررررررررررررررررررررررررررر
عر کت نووار ژونم مرد عررررررررر و اینک وی به جرمی و توماسو فحش میدهد و نفرینشان میکند بعد میرود سراغه لوکا
- ای الهی بری زیره نوزده چرخ،ای الهی بمیری بیام سره قبرت بندری برقصم،ای الهی غلو بیابونی بیاد بخورتت،ای الهی لولو بیاد بخورتت،خدا لعنتت کنه لوکا خدا ازت نگذره لوکا،ای الهی بری زیر صد و بیست و چرخ،الهی از زیر چرخ گوشت ریز ریز بیای بیرون اخ ننه اخخخخ خدایااااااااااااااااااااااااااااا چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
وای دلم میخواد برم لبه یک پرتگاه جیغ بزنم:ازت متنفرم لوکا کوفنننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
خدا این کارو با من نکن دیدی سکته کردما.
هی روزگار من میرم به درده خودم بمیرم.راستی هفتمه همین ماه قسمته مانستر فو میاد و سیزدهم همین ماه ساعت 12 و نیم شب قسمت شانگهای
بای
سلام مالینا بیدم رها کار داشت گفت این پارت رو من بنویسم یعنی وای به حال کسی بدون لایک و کامنت بره
برای خواندن شوتتون میکنم ادامه
ستاره جانی که اومده گفتینو نام کاربری و اسمی که نویسنده هسته رو بده تا نویسندش کنم.تشکر
بزن ادامه مطلب
نام داستان: دختر زجر دیده من
You are the love of my heart, my whole heart becomes mine, slowly and slowly
تو عشق قلب من هستی ، تمام قلب من ، آهسته و آهسته من می شود
When I'm in a good mood with you, oh my restless heart
وقتی حالم با تو خوب است ، ای دل بی قرار من
Slowly and slowly, this heart is going for you, my lonely heart seems to be a very special love
آهسته و آهسته ، این قلب برای تو پیش می رود ، به نظر می رسد قلب تنها من یک عشق بسیار خاص است
It 's like in my sky, this is my crazy heart, only I can read your words in your eyes
مثل آسمان من است ، این قلب دیوانه من است ، فقط من می توانم کلمات تو را در چشمان تو بخوانم
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
My heart does not beat, my heart does not love you, my heart loves
قلب من نمی تپد ، قلب من شما را دوست ندارد ، قلب من دوست دارد
You are my fortune teller, so you do not hit mine, my love, my heart
تو فال من هستی ، بنابراین به من ، عشق من ، قلب من ضربه نمی زنی
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
الیزابت جانم نویسنده شدی فعالیت یادت نره سوالی هم داشتی تو دکمه ها تو اموزشات نویسندگی بخون.
و اما کسانی که در گفتینو پیشنهاد نویسندگی دادن لطفا تو نظرات بگن.
بای
بزن ادامه
نام داستان: دختر زجر دیده من
You are the love of my heart, my whole heart becomes mine, slowly and slowly
تو عشق قلب من هستی ، تمام قلب من ، آهسته و آهسته من می شود
When I'm in a good mood with you, oh my restless heart
وقتی حالم با تو خوب است ، ای دل بی قرار من
Slowly and slowly, this heart is going for you, my lonely heart seems to be a very special love
آهسته و آهسته ، این قلب برای تو پیش می رود ، به نظر می رسد قلب تنها من یک عشق بسیار خاص است
It 's like in my sky, this is my crazy heart, only I can read your words in your eyes
مثل آسمان من است ، این قلب دیوانه من است ، فقط من می توانم کلمات تو را در چشمان تو بخوانم
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
My heart does not beat, my heart does not love you, my heart loves
قلب من نمی تپد ، قلب من شما را دوست ندارد ، قلب من دوست دارد
You are my fortune teller, so you do not hit mine, my love, my heart
تو فال من هستی ، بنابراین به من ، عشق من ، قلب من ضربه نمی زنی
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
سلام عر گفتینوم پر شده کسانی که جدید پیام میدن نمیتونم جوابتونو بدم چون مامانم پول نمیده و اینکه کسانی که به من تا دیشب پیام دادن میتونم باهاشون حرف بزنم پس جایه نگرانی نیست هر کسی خواست نویسنده شه تو نظرات بگه سانسورش میکنم یا نهایتن به صورته خصوصی بهم بگه.عر خدافظ
پست ویرایش شد:گفتینوم وصله ولی فقط به درخواست های نویسندگی پاسخ گو هستم.
سلام ببخشید به قولم عمل نکردم و پارت دو رو دیشب ندادم ولی پستر آوردم خب اگه دختری عروسکم اگه پسری اوشکولات نرمم.چون شکلات صفت دوست دارم میگم نرم 😳😋
نصف داستان رو اینجا میدم نصفشو تو ادامه مطلب
از زبان مالینا دوباره:
از کت خداحافظی کردم رفتم پشت دیوار تبدیل شدم بعد رفتم خونه مری اینا
از زبون مری :
با دخترا بودیم که مالینا مارو پیوند رفت گفت بره وسایلشو بزاره بیاد ما هم قبول کردیم بعد رفتیم خونه که دیدم ماری و آماندا دارن صحبت میکنن منم اومدم برم تو اتاقم که متری گفت : مایکی خوابه فعلا نرید یا اگه میرسد بی سرو صدا برید من گفت نباشه بابا ایشششش. رفتیم تو من به دنسی گفتم مایکل رو بیدار کنه میخواستم واکنش اون دوتا ر میبینم ، میخواستم ببینم چی کار میکنن که دنسی گفت :
از زبان دنسی :
مری گفت اون داداش بی کله اش رو بیدار کنم منم گفتم اول یه پارچه آب بده بعد گفت باشه رفت بیاره منم با متکا اوفتتادم به جون مایکل که دیگه بد بخت به غلط کردن اوفتاد . بیچاره رفت دوش گرفت ولی مری هنوز نیومده بود منو دخترا هم گفتیم بریم قایم شیم
از زبان مانلی :
دنسی گفت بریم قایم شیم که همه موافقت کردیم رفتیم قایم شدیم بعد یه ۲ دقیقه ای مری اومد ولی هر چی صدا مون کرد جواب ندادیم آخر بعد ۱۰ دقیقه خودشو محکم پرت کرد رو تخت بعد دنسی که اون زیر بود یه آخ گفت دیگه فکر کنم لو رفتیم