پارت ده عشق سره غرور و لجبازی
بزنین ادامه الان تو حمومم
بزنین ادامه الان تو حمومم
سلام سلام به مومنان روزه دار دست خالی نیومدم با سوپرایزت اومدم البته کپی هست نیشیما زحمت کشیدن ولی منم زحمت کشیدم باید سه ساعت لینک در میاوردم. خب لینکش پایینههههههخ
https://uupload.ir/view/zhl7_lhcbf_144p.mp4/
ای بمیری با اینکه من نه اینگلیسی بلدم نه فرانسوی جز زبان پارسی و ترکی چیزی بلد نیستم فهمیدم جمله آخری که مرینت میگه : الیا من لیدی باگم » ای بمیری تو با اون الیا چرا بهش گفتییییی ؟ به کت نمیگی بعد میای به الیا میگی نوچ نوچ
خب دیگه فعلا نه کجا لایک کنم گلم قربون اون انگشتان بشه اون جرمییی یا توماس فرق نمیکنه با هر کدوم راحت آری بیزحمت یه کامنت بده دل منو خوش کنن نمگید ما یه ساعت فکر میکنیم سر هر پست ؟ با یه لایک شما انگار دنیا رو به میدن من رفتم دیدم پارت چهارم داستانم ۱۱ تا لایک خورده از خوشحالی جیغ زدم بعد شما بی احمیت میزارید می رید ما واسه شما وقت میزاریم بعد اون لایک نهایتا ۱۵_۱۶ ثانیه زمان شما رو میگیره لطفاً کامنتم نده لایک کن مگه ما چه گناهی کردیم که واسه سچشما وقت بزاریم بعد یهکاری که اصلا وقت گیر نیست رو انجام نمیدید خداحافظ اگه لایک نکنی میام تو رو نیکشما خواست باشه پس لایک کن بچه خوب آفرین خداحافظ 😜😊😘
سلام میدونم گفتم ده تا لایک ولی دلم نیومد 😐 بعد میگن رها چقدر دل سخت یا همون سنگدله خب اهم گفصل ۱ رو یافتم از تو تبلتی که ۹ ۶ سال ازش کار کشیدم 😂 ب موختون ور نخورم ولی یه چیزی خدمتتون بگم هر ۱ فصل= ۱۰ قسمت
نمای کلیمتن ترانههادیگران این موارد را هم جستجو کردهاند
تو چشای تو یه جادوی خاصی هست
تو نگاه تو انگار یه احساسی هست
غم دنیا رو فراموش میکنم وقتی
به تو نگاه میکنم
تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم
یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم
از دیدن تو سیر نمیشه چشم من
به تو نگاه میکنم
تو چشای تو یه جادوی خاصی هست
تو نگاه تو انگار یه احساسی هست
غم دنیا رو فراموش میکنم وقتی
به تو نگاه میکنم
تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم
یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم
از دیدن تو سیر نمیشه چشم من
به تو نگاه میکنم
وقتی که نزدیکم به تو انگار
دلم میلرزه هر دفعه صد بار
واسه ی حسی که به تو دارم
به تو نگاه میکنم
عزیزِ جونم نامهربونم
گوشه ی چشمی به این دلِ خونم
واسه ی حسی که به تو دارم
به تو نگاه میکنم
آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم
بخدا خستس این دل خونم
بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم
آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم
بخدا خستس این دل خونم
بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم
به هوای تو تازه میشه حال من
وقتی که هستی خوب میشه احوالِ من
تو رو دوس دارم تا ابد کنارم باش
به تو نگاه میکنم
تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم
یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم
از دیدنِ تو سیر نمیشه چشمِ من
به تو نگاه میکنم
آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم
بخدا خستس این دل خونم
بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم
آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم
بخدا خستس این دل خونم
بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم
برو ادامه اوشکولاتم
سلام خوبین ؟ 😝 موخوام یه کاری کنم شما که لایک کم میکنید و کامنت اونم تو یکی از پارت های داستانم باران جونم که دلم واسش تنگه از کلاس دوم ندیدمش اومده کامنت داده موخوام شیپ رو از مریکتی ببرم رو ...... نوموخوام او بودم خووووو حالا بگذریم پیتر رو صدف جونم زحمتیدن درست کردن اگه بده ببخشید دیگه
خب کجا بودیم ،🤔 آهان خب از زبون مری هست هنوز و یه چیزی واسه یاد آوری تمرینات هنوز نیومده اگه بخوام ماریبت خواهر مرینت رو بگم میگم ماری اگه بخوام خودش رو بگم میگم مری
لوکا با داد گفت به جولیکا بگو بیا. بریم ازش پرسیدم چی شده ؟ با بغض فراوانی گفت به شما ربطی ندارند مسئله خانوادگیه ( آخ ننه ولی خانوادگی مگه مری جزو خاندان شما یعنی ما یعنی شما و ما نمیشه ؟ لوکا :آره یه جورایی ولی بین منو جولی و مامان و اون آقا که میگه بابا مونه هست که اصلا آدم نیست رها : آهان باش ) جولیکا سریع از پله ها اومد پایین لوکا سریع خداحافظی کرد دست جولیکا رو گرفت رفت یهو دیدم زنگ F.F رو. زدن مالینا بود در رو باز کردم اومد بالا سلام و احوال پرسی کردم با دخترا یکم حرفیدیم که گوشی دنسی زنگ خورد نوشته بود غول غرغرو ( سیدنی بابا اونجوری نیگام نکنید به صفحه من این صدرا رو سیو کردم نینی جون نقنقو 😂) جواب داد به آرومی سلام کرد از زبان دنسی
آجی سیدنی سوگلی زنگید بهم تماس رو وصل کردم
مکالمه بین دو خواهر دنسی # سیدنی +
#سلام آجی چجوری ؟
+سلام و درد سلام و زهر کوفت ( آفرین نگفت زهر مار تازه شنیدم زهر مار گرون شده 😂)
# بگو کجا کارت گیره
+ معلوم هست کجایییییی 😡😡😠😤
# آره دیگه یا خونه خاله اینا پلاسم یا خونه مری اینا یا مانلی بیرونی 😝😜
+ باش خواستی بیای یه کیلو توت هم از آقا مصطفی بگیر بعد بیا
# باشه ملکه چشم پرنسس کاری نداری ؟
+ نه بای
# بای تا شب ماچ به کل آت
پایان مکالمه
از زبون الیا
دیگه حرفامون ته کشیده بودن بعد شام مشق هامون رو انجام دادیم درس هامون رو خوندیم تا ساعت ۲۳ اینا بود دیگه خداحافظی کردیم رفتیم خونه هامون
فردا صبح
تمامید بی زحمت یه کامنت بده بالا به خدا تولدم بود هفته پیش هااااااا یه نفر هم یادش نبود جز خانواده داداش جونم اینا بی زحمت یه لایک بکن راستی میخوام داستان رو به شیپ های لوکانتی و ادریگامی ختم کنم اگر میخوای نداشته باشه از این شیوا یه کامنت بدهه تا بعدی ۱۰ تا لایک ماچ به همتون خداحافظ
یه نظر بدید دستتون اخ نمیشه😐ممنونم از کسایی که نظر میدید😊❤برید ادامه
بفرما یک پارت برا امروز یک پارتم ماله سهشنبه که ندادم و بدقولی کردم.بزن ادامه
نام داستان: دختر زجر دیده من
You are the love of my heart, my whole heart becomes mine, slowly and slowly
تو عشق قلب من هستی ، تمام قلب من ، آهسته و آهسته من می شود
When I'm in a good mood with you, oh my restless heart
وقتی حالم با تو خوب است ، ای دل بی قرار من
Slowly and slowly, this heart is going for you, my lonely heart seems to be a very special love
آهسته و آهسته ، این قلب برای تو پیش می رود ، به نظر می رسد قلب تنها من یک عشق بسیار خاص است
It 's like in my sky, this is my crazy heart, only I can read your words in your eyes
مثل آسمان من است ، این قلب دیوانه من است ، فقط من می توانم کلمات تو را در چشمان تو بخوانم
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
My heart does not beat, my heart does not love you, my heart loves
قلب من نمی تپد ، قلب من شما را دوست ندارد ، قلب من دوست دارد
You are my fortune teller, so you do not hit mine, my love, my heart
تو فال من هستی ، بنابراین به من ، عشق من ، قلب من ضربه نمی زنی
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
You become the love of my heart
تو شدی عشق قلب من
اقا فعلا اینو بخونین برای دختر زجر دیده ی من براتون سورپریز دارم و تا دقایقی دیگه که تایپش کردم میزارم بزن ادامه
سلام خبرای بسیار عالی ای دارم اما قبلش اینو بگم که کلا تم وبلاگ رو فرق دادم همون بنفشه ها ولی یهکم زدم تو رنگه روشن
خب خب دیروز قسمته چهارمه فصله چهار به صورته لایو گذاشته شد ولی بنده هنوز لینکش رو یافت نکردم پیدا کردم میزارم
خب امروز به احتمال 50% دختر زجر دیده ی من رو بدم
بازم میگم 50% اوکی؟
خب دیه خیلی خیلی حرف زدم.خدافظ
مرسی از دوست خوبم فیلیسیا که ساختش
چون نمی تونم پارت بدم تا شنبه،این پوسترو تقدیم می کنم به اون عزیز و بزرگواری که تولدش بود😍🥰بازم تولدت مبارک لاوم😘😘🥳
ببخشید باید برم ظرف بشورم بزن ادامه
به خاطر امیلی این پارتو میدم😑😐ششمیم هس بدتر همکلاسیم،پس تقدیم به امیلی♡
امیلی:ممنونم خوشگلم😍😘
نظرات کم شد یه بلایی سره مری اوردم
بزن ادامه
اقا من داشتم داستان مینوشتم مامانم موچمو گرفت متاسفانه برنامه ی من از هفته ی اینده اینه:
دختر زجر دیده ی من | یکشنبه ها،سه شنبه ها |
عشق سره غرور و لجبازی | شنبه،یکشنبه،دوشنبه،سه شنبه،چهارشنبه |
پنجشنبه جمعه یکجورایی تعطیلیه ولی اگه تونستم پارت بدم از هردوش میدم.
بای
خب بالاخره پارت یکو گذاشتم،فقط باید یه چند وقت بدون پوستر سر کنین چون هیچ ایده ای واسه پوستر ندارم😁😐
امیلی لطفا بذارش تو موضوعات پلیززززز
اقا میدم دختر زجر دیده ی من رو میدم
بزن ادامه