میراکلس لیدی باگ

میراکلس لیدی باگ

اینجا یک وب استثنایی با افرادی فوق العاده استثنایی

s2p5 زندگی سخت من .

raha🎸 raha🎸 raha🎸 · 1400/02/19 14:11 ·

چی از این بهتر که من پروانه شم دورت بگردم

چی از این بهتر که این دلو برات دیوونه کردم

تو که باشی چیه دردم

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

چی از این بهتر که دستام شال دور گردنت شه

چی از این بهتر که عشقت مرهم درد و غمت شه

مرهم درد و غمت شه

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

عشق یعنی درد تو به جونم عشق یعنی قلبت شده خونم

عشق یعنی هرجوری باشی باز عاشق تو میمونم

عشق یعنی با هم لب دریا عشق یعنی تورو میخوام تنها

عشق یعنی با تو غمی نیست با تو تموم میشه دردا

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

به چشمای تو دل بستم غمت نباشه تا هستم

ببین به خاطرت عشقم دل دنیارو شکستم

تورو دیدم که فهمیدم عشق هنوز هست آخه عشقو تو چشات دیدم

میدونی غیر از تو به هیشکی قول دل بستن نمیدم

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

عشق یعنی درد تو به جونم عشق یعنی قلبت شده خونم

عشق یعنی هرجوری باشی باز عاشق تو میمونم

عشق یعنی با هم لب دریا عشق یعنی تورو میخوام تنها

عشق یعنی با تو غمی نیست با تو تموم میشه دردا

سلام سلام خدایی الان مامان فکر می‌کنه دارم قرآن میخونم آخه فردا امتحان قرآن داریم 😔 پلی خدایی خیلی نسبت به علوم و ... اینا آسونه خب برو ادامه 

s2,p3 زندگی سخت من

raha🎸 raha🎸 raha🎸 · 1400/02/11 18:20 ·

سلام ببینید من چه بچه خوبیم زود زود پست میزارم خب امیدوارم از این پارت لذت ببرید 

 

چی از این بهتر که من پروانه شم دورت بگردم

چی از این بهتر که این دلو برات دیوونه کردم

تو که باشی چیه دردم

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

چی از این بهتر که دستام شال دور گردنت شه

چی از این بهتر که عشقت مرهم درد و غمت شه

مرهم درد و غمت شه

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

عشق یعنی درد تو به جونم عشق یعنی قلبت شده خونم

عشق یعنی هرجوری باشی باز عاشق تو میمونم

عشق یعنی با هم لب دریا عشق یعنی تورو میخوام تنها

عشق یعنی با تو غمی نیست با تو تموم میشه دردا

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

به چشمای تو دل بستم غمت نباشه تا هستم

ببین به خاطرت عشقم دل دنیارو شکستم

تورو دیدم که فهمیدم عشق هنوز هست آخه عشقو تو چشات دیدم

میدونی غیر از تو به هیشکی قول دل بستن نمیدم

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

عشق یعنی درد تو به جونم عشق یعنی قلبت شده خونم

عشق یعنی هرجوری باشی باز عاشق تو میمونم

عشق یعنی با هم لب دریا عشق یعنی تورو میخوام تنها

عشق یعنی با تو غمی نیست با تو تموم میشه دردا 

 

 

 

 

 

برید ایدومههه

 

 

 

s2p2 زندگی سخت من

raha🎸 raha🎸 raha🎸 · 1400/02/11 06:13 ·

سلام سلام صد تا سلام چطورین ؟ خوبین خب من آمده ام وای واسم ن آمده ام عشق فریاد کند من آمده ام 😂😂 خب دیگه نمک نریزم دفعه قبل کجا تموم شد ....... آهان فهمیدم 

چی از این بهتر که من پروانه شم دورت بگردم

چی از این بهتر که این دلو برات دیوونه کردم

تو که باشی چیه دردم

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

چی از این بهتر که دستام شال دور گردنت شه

چی از این بهتر که عشقت مرهم درد و غمت شه

مرهم درد و غمت شه

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

عشق یعنی درد تو به جونم عشق یعنی قلبت شده خونم

عشق یعنی هرجوری باشی باز عاشق تو میمونم

عشق یعنی با هم لب دریا عشق یعنی تورو میخوام تنها

عشق یعنی با تو غمی نیست با تو تموم میشه دردا

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

به چشمای تو دل بستم غمت نباشه تا هستم

ببین به خاطرت عشقم دل دنیارو شکستم

تورو دیدم که فهمیدم عشق هنوز هست آخه عشقو تو چشات دیدم

میدونی غیر از تو به هیشکی قول دل بستن نمیدم

♩♥♩♫♥♫♩♥♩♫♥♫

عشق یعنی درد تو به جونم عشق یعنی قلبت شده خونم

عشق یعنی هرجوری باشی باز عاشق تو میمونم

عشق یعنی با هم لب دریا عشق یعنی تورو میخوام تنها

عشق یعنی با تو غمی نیست با تو تموم میشه دردا 

 

 

 

گفتم آهن گرو ول کنید ولی دلم نیومد 😐 خب برید ادامههههه گوگولام 

s2p1 زندگی سخت من .

raha🎸 raha🎸 raha🎸 · 1400/02/08 02:10 ·

سلام سلام نصفه شبه حوصله پوستر ندارم حالا اینا رو ول کن به جبران اینکه نبودم می‌خوام زیاد بدم حالا برو خط بعد ادامه رو بخونی باز تو ادامه هم هست : 

از زبون آدرین خان : 

یه دونه خابوندم زیر گوش پسره دختر که دستش از دنیا کوتاه شده بود رفت بمیره فکر کنم ( ایولللللللللل به خدا هر چی دشمنی بود تموم شد بین ما البته فقط به عنوان خواهرررررتتتتت ) انگشتم رو به نشونه تهدید تموم دادم گفتم : اگه یه بار دیگه ببینم میخوای به کسی آسیب بزنی روزگاران سیاه میکنم حالا ببین کی گفتم 😎😠😤 پسر زود رفت که یهو 

از زبون مانلی: 

کسری بی همه چیز تا رفت پریدم بقل آدرین دیگه هیچی واسم مهم نبود خیلی وقت بود با آدرین حرف نزده بودم درست از وقتی مامان مرد ( صحبت منظور از اینکه در مورد درس و اینا نباشه ) دلم ازش گرفته بود آخه فکر می‌کنه مامان به خاطر من مرد فکر می‌کنه من مامان رو گشتم آخه بعد از به دنیا اومدن ن مادرم به مریضی بدی مبتلا شد من دو سالم بود که مامانم مرد 😖😖 بغض به گلم چنگ میزد دیگه تحمل نداشتم اشکام سرازیر شدن دیگه واسم مهم نبود هیچی الان بمیرم که حداقلقب. میتونم دوباره مامان امیلی رو ببینم اگه نه همینجا در اوج بی کسی دق میکنم وقتی بچه بودم تا ۵ سالگی آدرین باهام بازی میکردی ولی وقتی بزرگ تر شدیم مثال اون ۱۰ سال. داشت من ۸ سالن بود یهویی منو با یه دنیا سوال گذاشت رفت بابا سرمون رو با مد و انگور چیزا گرم کرد حق نداشتیم بدون اجازه از بابا بیرون بریم تا اینکه یه روز آدرین فرار کرد ماهم فراری داد بعد از اون روز به بعد ما میایم یعنی نیومدی دبیرستان تو دبیرستان با چند تا دختر دوست شدیم که دخترای خوبین  . که یهو حس کردم رو زمین نیستم ( من کاملا واسه هر بد بختی حاضرم ) دیدم آدرین بلندم کرده توی بغلشم  ( وااااتتتتتتت ؟؟؟؟/‌گلم خواهر برادرم اشکال ندارد / آخه تو مدرسههه ؟؟؟)  حس خوبی بهم دست داد فکر کنم آدرین منو بخشیده باشه نمیدونم چرا احساس گناه میکنم وقتی با آدرین حرف میزنم ( چون فکر می‌کنه قاتل بروسلی رو پیدا کرده شما به فرمایید ادامه )

 

10 و 9 وp8 زندگی سخت من

raha🎸 raha🎸 raha🎸 · 1400/01/31 09:04 ·

سیلام سیلام 

 

تو چشای تو یه جادوی خاصی هست

تو نگاه تو انگار یه احساسی هست

غم دنیا رو فراموش میکنم وقتی

به تو نگاه میکنم

تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم

یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم

از دیدن تو سیر نمیشه چشم من

به تو نگاه میکنم

تو چشای تو یه جادوی خاصی هست

تو نگاه تو انگار یه احساسی هست

غم دنیا رو فراموش میکنم وقتی

به تو نگاه میکنم

تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم

یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم

از دیدن تو سیر نمیشه چشم من

به تو نگاه میکنم

وقتی که نزدیکم به تو انگار

دلم میلرزه هر دفعه صد بار

واسه ی حسی که به تو دارم

به تو نگاه میکنم

عزیزِ جونم نامهربونم

گوشه ی چشمی به این دلِ خونم

واسه ی حسی که به تو دارم

به تو نگاه میکنم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم

به هوای تو تازه میشه حال من

وقتی که هستی خوب میشه احوالِ من

تو رو دوس دارم تا ابد کنارم باش

به تو نگاه میکنم

تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم

یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم

از دیدنِ تو سیر نمیشه چشمِ من

به تو نگاه میکنم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم 

حق تونن کم بدم 😊😛😎 

حالا برید ادامه 

آهان نه ببخشید می‌خوام جولیکا کارو خواهر شوهر  کنم 😈😈😌 

نام : زویی، ( فامیلش رو هر کی می‌تونه به من بگه ) 

اخلاق : خجالتی ( آخ ننه ) مهربون ( بگو یه پا نانسیه واسه خودش دیگه ) زود گرم میگیره زود رنگ ( چون وقتی بچه بوده / مونگول : این الان نصف داستان رو لو میده / وجیه بنده زر اضافه میزنه شما برید ادامه من مونگول جان رو ادب کنم بیام خدمتتون 😊 )  

سیلام خوفین؟ 

تو چشای تو یه جادوی خاصی هست

تو نگاه تو انگار یه احساسی هست

غم دنیا رو فراموش میکنم وقتی

به تو نگاه میکنم

تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم

یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم

از دیدن تو سیر نمیشه چشم من

به تو نگاه میکنم

تو چشای تو یه جادوی خاصی هست

تو نگاه تو انگار یه احساسی هست

غم دنیا رو فراموش میکنم وقتی

به تو نگاه میکنم

تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم

یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم

از دیدن تو سیر نمیشه چشم من

به تو نگاه میکنم

وقتی که نزدیکم به تو انگار

دلم میلرزه هر دفعه صد بار

واسه ی حسی که به تو دارم

به تو نگاه میکنم

عزیزِ جونم نامهربونم

گوشه ی چشمی به این دلِ خونم

واسه ی حسی که به تو دارم

به تو نگاه میکنم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم

به هوای تو تازه میشه حال من

وقتی که هستی خوب میشه احوالِ من

تو رو دوس دارم تا ابد کنارم باش

به تو نگاه میکنم

تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم

یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم

از دیدنِ تو سیر نمیشه چشمِ من

به تو نگاه میکنم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم 

بیاید ادیدامهههه نه نرید موخوام تا سر ۱ اردیبهشت به پارت ۱ فصل ۲ برسیم خب حالا برو

 

 

 

 

p5داستان زندگی سخت من

raha🎸 raha🎸 raha🎸 · 1400/01/28 08:13 ·

سلام میدونم گفتم ده تا لایک ولی دلم نیومد 😐 بعد میگن رها چقدر دل سخت یا همون سنگدله خب اهم گفصل ۱ رو یافتم از تو تبلتی که ۹ ۶ سال ازش کار کشیدم 😂 ب موختون ور نخورم ولی یه چیزی خدمتتون بگم هر ۱ فصل= ۱۰ قسمت 

نمای کلیمتن ترانه‌هادیگران این موارد را هم جستجو کرده‌اند

تو چشای تو یه جادوی خاصی هست

تو نگاه تو انگار یه احساسی هست

غم دنیا رو فراموش میکنم وقتی

به تو نگاه میکنم

تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم

یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم

از دیدن تو سیر نمیشه چشم من

به تو نگاه میکنم

تو چشای تو یه جادوی خاصی هست

تو نگاه تو انگار یه احساسی هست

غم دنیا رو فراموش میکنم وقتی

به تو نگاه میکنم

تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم

یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم

از دیدن تو سیر نمیشه چشم من

به تو نگاه میکنم

وقتی که نزدیکم به تو انگار

دلم میلرزه هر دفعه صد بار

واسه ی حسی که به تو دارم

به تو نگاه میکنم

عزیزِ جونم نامهربونم

گوشه ی چشمی به این دلِ خونم

واسه ی حسی که به تو دارم

به تو نگاه میکنم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم

به هوای تو تازه میشه حال من

وقتی که هستی خوب میشه احوالِ من

تو رو دوس دارم تا ابد کنارم باش

به تو نگاه میکنم

تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم

یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم

از دیدنِ تو سیر نمیشه چشمِ من

به تو نگاه میکنم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم

آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم

بخدا خستس این دل خونم

بدون تو دیگه نمیتونم، نمیتونم 

برو ادامه اوشکولاتم 

 

 

،p4زندگی سخت من

raha🎸 raha🎸 raha🎸 · 1400/01/27 16:38 ·

سلام خوبین ؟ 😝 موخوام یه کاری کنم شما که لایک کم میکنید و کامنت اونم تو یکی از پارت های داستانم باران جونم که دلم واسش تنگه از کلاس دوم ندیدمش اومده کامنت داده موخوام شیپ رو از مریکتی ببرم رو ...... نوموخوام او بودم خووووو حالا بگذریم پیتر رو صدف جونم زحمتیدن درست کردن اگه بده ببخشید دیگه 

خب کجا بودیم ،🤔 آهان خب از زبون مری هست هنوز و یه چیزی واسه یاد آوری تمرینات هنوز نیومده اگه بخوام ماریبت خواهر مرینت رو بگم میگم ماری اگه بخوام خودش رو بگم میگم مری 

لوکا با داد گفت به جولیکا بگو بیا. بریم ازش پرسیدم چی شده ؟ با بغض فراوانی گفت به شما ربطی ندارند مسئله خانوادگیه ( آخ ننه ولی خانوادگی مگه مری جزو خاندان شما یعنی ما یعنی شما و ما نمیشه ؟ لوکا :آره یه جورایی ولی بین منو جولی و مامان و اون آقا که میگه بابا مونه هست که اصلا آدم نیست رها : آهان باش ) جولیکا سریع از پله ها اومد پایین لوکا سریع خداحافظی کرد دست جولیکا رو گرفت رفت یهو دیدم زنگ F.F رو. زدن مالینا بود در رو باز کردم اومد بالا سلام و احوال پرسی کردم با دخترا یکم حرفیدیم که گوشی دنسی زنگ خورد نوشته بود غول غرغرو ( سیدنی بابا اونجوری نیگام نکنید به صفحه من این صدرا رو سیو کردم نینی جون نقنقو 😂)  جواب داد به آرومی سلام کرد از زبان دنسی 

آجی سیدنی سوگلی زنگید بهم تماس رو وصل کردم 

مکالمه بین دو خواهر دنسی #  سیدنی + 

#سلام آجی چجوری ؟ 

+سلام و درد سلام و زهر کوفت ( آفرین نگفت زهر مار تازه شنیدم زهر مار گرون شده 😂) 

# بگو کجا کارت گیره 

+ معلوم هست کجایییییی 😡😡😠😤 

# آره دیگه یا خونه خاله اینا پلاسم یا خونه مری اینا یا مانلی بیرونی 😝😜 

+ باش خواستی بیای یه کیلو توت هم از آقا مصطفی بگیر بعد بیا 

# باشه ملکه چشم پرنسس کاری نداری ؟ 

+ نه بای 

# بای تا شب ماچ به کل آت 

پایان مکالمه 

از زبون الیا 

دیگه حرفامون ته کشیده بودن بعد شام مشق هامون رو انجام دادیم درس هامون رو خوندیم تا ساعت ۲۳ اینا بود دیگه خداحافظی کردیم رفتیم خونه هامون 

فردا صبح 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تمامید بی زحمت یه کامنت بده بالا به خدا تولدم بود هفته پیش هااااااا یه نفر هم یادش نبود جز خانواده داداش جونم اینا بی زحمت یه لایک بکن راستی می‌خوام داستان رو به شیپ های لوکانتی و ادریگامی ختم کنم اگر میخوای نداشته باشه از این شیوا یه کامنت بدهه تا بعدی ۱۰ تا لایک ماچ به همتون خداحافظ

 

 

داستان زندگی سخت من

raha🎸 raha🎸 raha🎸 · 1399/12/30 20:10 ·

امیلی جان خواهش میکنم به زار داخل موضوعات 

امیلی:گذاشتم خوشگلم

خب ببخشید من بیوگرافی رو کامل ندادم درک کنید خواهشاً خواهرم تازه به دنیا اومده نصف مشغولیت خونه تا دو سه روز تو دست منه حالا برید ادامه بیوگرافی که داستان رو بدم 

نام : مایکل دوپان چنگ 

سن : ۱۹ 

اخلاق   مهربون، خونسرد، اروم 

تنفرات : لایلا ، کسی به خواد به دوستاش و آماندا نگاه چپ کنه ( وا مایکی عاشق شده ؟/ مونگول : یس ) 

علایق: دوستان ،اماندا ، پیانو ، خواهرانش 

نام : ماریبت، دوپان چنگ 

سن : ۱۸ 

اخلاق : مهربونه : بی اعصاب 

تنفرات : لایلا 

علایق : مایکل رو بزاره سر کار ، دوستاش ، کیم ( وات؟؟)

 از زبان مری : 

مایکل اومد ببیدارم کرد گفتم به زار بخوابم اول صبح تازه 

مایکل : آره اول صبح ساعت ۱۰    تاگفت ده عین سونیک دویدم سمت دستشویی هی جوری حاضر شدم که نفهمیدم چه شد و چی پوشیدم بعد سریع تبدیل شدم و رفتم دم مدرسه به حالت عادی بر گشتم رفتم تو خوشبختانه هنوز استاد نیومده بود 

در کلاس 

استاد:سلام بچه ها امروزدوتلچا شاگرد جدید داریم بچه ها بیاین داخل و خودتون رو معرفی کنید 

از زبان آدرین خلع : 

سه تا دختر اومدن دوتاشون شبیه مانلی و مالینا بودن اونیکس شبیه سیدنی منکه شمع شده بودم بعد استاد ازم پرسید : آقای آدرین مشکلی هست ؟ من گفتم نه مشکلی ندارم  بعد یه نکاه به پسره انداختم دیدم لوکا پیر خاله یهو رفت نشست پشتم بغل جولیکا  بعد سیدنی خودش رو معرفی کرد بعد مالینا و بعد مانلی سیدنی رفت کنار عشق رویاییم نشست ( دنسی ) بعد اون دوتا خواهر گل رفتن نشستن جلوشون 

بعد دانشگاه باززبان پلگ : 

واییی کممبرام تموم شد ( ولتمن دارم دق میکنم تو میگی کنونیبرام تموم شد ؟؟) که یهو آدرین گفت : پلگ گلاور اوت و تبدیل شد امه نوموزاره یکم غذام هضم شه. 

از زبون مالینا :

دیدم کت نوار  روی یه پشت بوم نشسته منم دخترا رو دیوونتم رفتم پشت دیوار گفتم دیزی کاما،فلای (بخشید جمله بهتر به ذهنم نرسید ) تبدیل شدم رفتم رو پشت بوم همون خونه کت داشت آواز میخواند :

چشمای منتظر به پیچ جاده.                     دلهره های دل پاک و ساده 

پنجره بازو غروب پاییز.                           نم نم بارون تو خیابون خیس 

یادتو هر تنگ غروب توقلب من میکوبه.      سهم من ازباتوبودن.غم تلخ غروبه 

غروب همیشه واسه من نشونی از تو بوده   ام یه یادگاریه جز اون چیزی نمونده

توذهن‌ کوچه های آشنایی              پر شده از پاییز تن طلایی 

تونیستیو وجودمو گرفته                      شاخه خشک پیچک تنهایی 

رفتم پیشش بهش گفتم : سلام که یهو جا خورد بعد که به خودش اومد سلام کرد ادامه دادم گفتم اینجا چیکار می‌کنی گفت : هیچی منتظرم که اگه لیدیم، اومد بتون ببینمش و دلیل دیگه می‌خوام غروب رو ببینم گفتم : میشه بشینم پیشت ؟ گفت : باشه بشین بعد کت گفت به مری میگی بیاد برج ایفل ساعت ۸قتم : باشه و بعد خداحافظی کردیم و.رفتیم 

وسلام 

این پارت شد تمام 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سلام رها هستم نویسنده جدید ملقب به مانلی اول از امیلی جان تشکر میکنم که منو نویسنده کردن و دوم سال جدید رو به همه تبریک میگم سوم تولد تولد تولدش مبارک مبارک مبارک تولدش مبارک بیا شمعا ور فوت کن تا ۱۲۰۰ سال دیگه پیشم باشه یه دست به افتخار خوش سعادتی من اجی دار شدم چهارم برای اینکه پست بی محتوا نباشه بیوگرافی داستان رو دادم خب نصفش اینجاست نصفه ادامه مطلب قول میدم تا ساعت ۱۲ امشب پارت ۱ و۲ رو حتما بدم 🌹به شرطی که لایک کنی پس بی زحمت اون انگشت خوشگل و مبارک رو روی اون قلب بقل بفشار 

نام : مرینت دوپان چنگ

سن:۱۸

اخلاق: خودشیفته ( به اندازه کافی . دخترا میدرکن) مهربونه ، لجوج .

تنفرات : ادرین، لایلا ، جلیل( داداش الکس . مری منم متنفرم از ا همشون )

علایق : دوستان ( اکیپ دختران. بعداً میگم کیان ) لوکا ( إوا خاک تو سر هویج / مونگول : مگه نگفتی دوسش داری / منوگولللل گل گروم / مونگول: نوموخوام / نه خوا به من چه ) لباس فروشی ، لیلیا ( هااا؟ این مگه نمورده، بود / مونگپل : نچچچ/ حالا منو دق نده خودم امشب میرم مزارته رو به قتل موروسونم)

نام : آدرین اگراست 

سن:۱۹ 

اخلاق بی اعصاب، مهربونه ، مغرور 

تنفرات : لایلا ، کسی به خواد به دنیای نگاه چپ کنه ( من موکولم )

علایق : دوستان( اکیپ پسران) دنسی، خواهران گرام ( ولی اونا ازش متنفرن)

نام : دنسی تونی 

سن ۱۸

اخلاق : مهربون، لجباز ، یکمی حاضر جواب . ( مثلاً حاضر جوابی دنسی اینطوریه بهش بگی : راس میگی ؟ اون میگه : کاستو بیار ماست بگیر )

تنفرات : آدرین ، لایلا، دروغ 

علایق : لوکا، آهنگ ، زبان ، پیانو ، دوستاش

نام: سیدنی تونی 

سن:۱۶

اخلاق : یه دنده ، مهربون 

تنفرات : آدرین ، باغ و بوستان .لایلا 

علایق : دوستاش، موسیقی ، نمایش 

نام : آماندا تونی 

سن: ۱۸ 

اخلاق : آروم ، مهربون 

تنفرات : لایلا، کسی به خواد به آشنایانش آسیب بزنه ، کسب به خواد زور بی خودی بهش بگه 

علایق : دوستاش ، موسیقی ، کتاب ، إریل 

نام : مانلی اگراست( بنده هستم که خواهر آدرین تشریف دارم و مالینا خانوم که خواهر بنده هست ) 

سن۱۷٫۵

اخلاق : مهربون ، بی اعصاب ، لجباز ، 

تنفرات : آدرین ، لایلا ، کسی بخواد به آشنا خاش نگاه چپ کنه 

علایق : لوکا  ، گیتار ، کتاب ، دوستاش، نمایش 

نام : مالینا اگراست 

سن:۱۸ 

اخلاق : بی اعصاب ، مهربونه ، زود گرم میگیره 

تنفرات : آدرین ( آدم از داداش خودش متنفر ؟؟؟/ مالینا : نگه خودت از داداشم تو داستان بدت نمیاد,) لایلا 

علایق : ویلون، دوستاش 

نام : کاگامی تسورگی 

سن :۱۸

اخلاق : خون سرد ، مهربون 

تنفرات : لوکا ، آدرین ( ایول اینم از آدرین متنفره )